سرسبز دل از شاخه بریدم، تو چه کردی؟
افتادم و بر خاک رسیدم، تو چه کردی؟
من شور و شر موج و توسرسختی ساحل
روزی که به سوی تو دویدم، تو چه کردی؟
هر کس به تو از شوق فرستاد پیامی
من قاصد خود بودم و دیدم تو چه کردی
مغرور، ولی دست به دامان رقیبان
رسوا شدم و طعنه شنیدم، تو چه کردی؟
«تنهایی و رسوایی»، «بی مهری و آزار»
ای عشق، ببین من چه کشیدم تو چه کردی؟
فاضل_نظری
قدیمیا خوب فهمیده بودن از زندگی چی میخوان.
حیاط، حوض،
آسمون، چندتایی هم درخت
که به وقت و فصلش میوههاشون رو بچینن و بشینن لب حوض لذتش رو ببرن.
همینقدر آروم،
همینقدر ساده، همینقدر قشنگ ...
بچشید لذت زیستن را ،
پیش از آن که توان لذت بردن را از دست بدهید
دوست بدارید دوست داشتنی ها را،
پیش از آن که در گذر زمان جذابیت شان را
برایتان از دست داده باشند
به شوق درآیید از تمام زیبایی های حیات:
وقت بگذارید برای دیدن طلوع ها و غروب ها ،
برای شنیدن موسیقی آب و نسیم
حیات
ارزشمندترین اتفاق جهان است
دریغ اش نکنید
نه از خودتان
و نه از دیگران.
لحظه هاتون سرشار از زیبایی...🌹