حتی وقتی از همیشه خوش حال ترم باز نمیتونم نترسم... نمیدونم این ترس لعنتی چیه که همیشه باهامه...
هر وقت به جای عقلم به حرف دلم گوش دادم، ترس میاد سراغم...
قلبم درد میکنه... ینی نمیدونم قلبمه یا چی... !!! ولی درد میکنه...
حس میکنم پیر شدم... نمیدونم اون دختر پر حرف و پر انرژی چرا یهو انقد ساکت شد...
اصن شاید این ترسیدنا هم اثرات پیریه...
ولی خوبه...پیری اگه اینه، بیشتر میپسندمش...
آخرش یه روزی باید خودمو از قفسی که برای خودم ساخته بودم رها می کردم... سخت بود...هر قفسی شکستنش سخته...ولی شیرین بود...
آره شاید...ینی یه مدت که واقعا افسرده بودم... الان حالم خوبه...ولی دیگه عادت کردم که ساکت باشم انگار
ن خوب نی دختر شیطونش خویه
چیکار کنم خو :/ ایشالا شما یه شیطونش گیرت بیاد
هر وقت به جای عقلم به حرف دلم گوش دادم، ترس میاد سراغم...
قلبم درد میکنه...
ینی نمیدونم قلبمه یا چی... !!!
ولی درد میکنه...
حس میکنم پیر شدم...
نمیدونم اون دختر پر حرف و پر انرژی چرا یهو انقد ساکت شد...
اصن شاید این ترسیدنا هم اثرات پیریه...
ولی خوبه...پیری اگه اینه، بیشتر میپسندمش...
آخرش یه روزی باید خودمو از قفسی که برای خودم ساخته بودم رها می کردم...
سخت بود...هر قفسی شکستنش سخته...ولی شیرین بود...
نمیدونم اون دختر پر حرف و پر انرژی چرا یهو انقد ساکت شد... پاسخ
نگو اینو یکم افسرده شدی
آره شاید...ینی یه مدت که واقعا افسرده بودم...
الان حالم خوبه...ولی دیگه عادت کردم که ساکت باشم انگار
ن خوب نی دختر شیطونش خویه
چیکار کنم خو :/
ایشالا شما یه شیطونش گیرت بیاد
ایشالا شما یه شیطونش گیرت بیاد پاسخ
خخخ ن باس شیطون بشی
پسند
پیگیری کنندگان
(مشاهده)